پایان ترم اول
ترم اول نزدیک به پایان است. دبیران محترم کم کم می روند که ارزشیابی پایانی این سه ماه را از دانش اموزان، کتاب و روش تدریس خودشان انجام دهند. اولین سؤالی که ممکن است هر دبیری در این زمان از خود بپرسد این است: ارزشیابی از چه چیزی؟ و چگونه؟ و همین سؤال کافی است که ما را به گذشته های نه چندان دور ببرد به زمانی که محصل بودیم. ما چگونه ارزیابی می شدیم و آیا خودمان از این ارزیابی راضی بودیم؟! خیلی وقتها بود که به خاطر جاانداختن یک یا دو کلمه نمره ی بیست ما تبدیل به 17 میشد و چیزی که به مغزمان خطور میکرد این بود که من حافظهی چندان قوی ندارم. بله بسیاری از درسها را با حفظ کردن میگذراندیم و عملاً چیزی از ان به یاد نداریم. حافظه تنها یک بعد از ابعاد ذهن به شمار میرود و شاید بتوان به جرأت گفت بعدی است که تأثیر به سزایی در پیشبرد اهداف بیشمار یک فرد ندارد. به مرور حیطههای دیگر یادگیری نیز به آزمایش کشیده شدند ولی باز هم از میان حیطههای یادگیری ما تا بیشتر از فهمیدن پیش نرفتیم. و شاید هرگز به کاربرد و آفریدن و تجزیه تحلیل نرسیدیم. اما با برنامهریزیهای جدید راه برای ارزشیابی چند جانبه از دانشآموزان باز شده و هر دبیری میتواند از دانشآموزش یک ارزیابی کلی به عمل آورد. امّا بهتر آن است که برای بهبود بخشیدن به نتیجهی کارهایشان انها بیاموزند که خود و مهارتهایشان را واقع بینانه ارزیابی کنند و با انصاف و عدل با خود رفتار کنند. خطرناکترین دوران برای انسان ابتدای نوجوانی است که عزت نفس در این دوره به طور محسوسی کاهش مییابد. وقتی دانشآموزی خود را ارزیابی میکند دیرباوری در مورد تحسین و نیش انتقاد رفع میشود. تعداد بیشماری از انسانها در مورد خویش قضاوت غلطی دارند. اینجاست که خانواده و مربی به داد فرد میرسند با گوشزد کردن معایب به طور صحیح اجازه نمیدهند که سیلی سخت روزگار او را متوجه خویش سازد. ماندن از تحصیل، بیکاری، بیهنر ماندن منزوی شدن پناه بردن به شادیهای کاذب همه و همه میتوانند نمونههایی از این سیلی سخت باشند. پس از آماده شدن ذهنمان برای ارزیابی درس کار و فناوری که حتی نامش نیز انسان را به یاد زندگی میاندازد بخشها و ابعادی را که باید ارزیابی کنیم مرور مینماییم. برای زندگی کردن در جامعه انسانی باید دارای قدرتهای ذهنی بود پس اولین بخشی که مورد توجه قرار میگیرد مهارتهای ذهنی است که خود از بخشهای مختلفی تشکیل شده. بُعد بعدی تواناییهای جسمانی است که نقص در آنها گاهی باعث لنگ ماندن دانشآموز میشوند و باید ارزیابی شوند. قسمت بعدی اخلاق است که غالبا به نام انضباط ثبت میشود. قسمت بسیار زیاد این ارزیابی توسط گروه و خود دانشاموز(باید مواظب باشیم که این ارزیابی باعث سوء استفاده و مورد تمسخر قرار گرفتن دانشاموزان نشود) ثبت میشود و معلم پس از بررسی نظرات و دقیق شدن در مکتوبات دانشآموزان و مشاهده عکس العملها در کلاس نمرهای برای او ثبت میکند اما این هم آخر کار نیست معلم لزوماً باید نظر دانشآموز را باز هم در نظر بگیرد و به او این حق را بدهد که در مورد نظر ما راجع به خودش ابراز عقیده کند البته باید این اصل را در نظر گرفت که او حق دارد در مورد بیان نظراتش پافشاری کند نه در مورد دیدگاهش قدرت درونی متکی بر شکیبایی و احترام است نه بر سلطه و برتری؛
برای روشنتر شدن موضوع: دانشاموزان در گروههای 4 یا 5 نفره سازماندهی میشوند هر گروه از ابتدا پوشه کاری دارد. اعضای گروه ایدهها و پیشنهادات و راه حلهای خود را نوشته و به سرگروه ارائه میدهند یا در حین بحث گروهی جالبترین ایده نوشته میشود. اولین مرحلهی ارزیابی از همینجا توسط اعضای گروه آغاز میشود و دانشاموز میفهمد که تلاش برای نمره گرفتن آغاز شده و باید اطلاعات خود را سازماندهی کند که از سایرین عقب نماند و در حین این رقابت درون گروهی احساس تعلق به همان گروه و تلاش برای موفقیت گروه نیز آغاز میشود معلم در حین تدریس میفهمد که کدام دانشآموز کمکار و کدام یک فعال است کدام ذهن منظم و کدام ذهن آشفته و باری به هر جهت است. اما قضاوت اصلی را به عهده دانشآموزان میگذارد تا خودآگاهی انها را نیز بسنجد بعد از تحویل پوشهکارها که حتما باید فعالیتی که هر دانشآموز انجام داده در آن ثبت شده باشد با مدرک و دلیل به قضاوت مینشیند و نقطهضعف احتمال هر دانش آموز را به او می گوید و نظرش را جویا میشود این تبادل نظرات میتواند کتبی باشد که دانشاموز به راحتی اظهار نظر کند.